بردیابردیا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
برسامبرسام، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

★☆★☆ دالی کوچولو ☆​★☆★

مادرانه

یه روزی هم میاد که شما دو تا باید انتخاب کنید. روزای سخت همیشه هست. انتخابهای سخت. دوراهیها، سردرگمی ها، خستگیها، بریدنها، همه اینا هست. انتخاب همراه از همه مهمتره. جوری انتخاب کنید ..... این چند خط بالا برای خیلی وقت پیشه. نمیدونم چرا نیمه کاره موند. داشتم میگفتم جوری انتخاب کنید ، که بتونید پای همه چیزش بمونید. من پای همه چیز پدر موندم و هنوز هم دارم ادامه میدم. دوست داشتن یه وقتایی تاوان سنگینی داره. اگر انتخاب کردید از تاوان دادن فرار نکنید ، نترسید، من و پدر تاوان دادیم، اما  زندگی کردیم.
11 دی 1398

کاش- حسین پناهی

کهکشانها کو زمینم؟   زمین کو وطنم؟   وطن کو خانه ام؟   خانه کو مادرم؟   مادر کو کبوترانه ام؟   …معنای این همه سکوت چیست؟   من گم شده ام در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟!….   کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پائین نیامده بودم!! کاش! ...
10 مرداد 1393

می خواهم کودک شوم

هراز گاهی هوای کودکیها روحم را نوازش می کند. درست مثل امروز صبح، مثل لغزش خنکای چندش آور وقت سحر روی پوستت ،که تا عمق جانت لغزشش و نوازشش را احساس می کنی و تکانی به جسم خود می دهی. درست مثل همان لحظه هر از گاهی هوای کودکی از روح و جسمم عبور می کند. و من دوباره ماشینک آلبالویی رنگی را که آقا جانم برایم خریده بود سوار می شوم ، رکاب می زنم و میروم تا دوردستهای خودم. ، می روم آنقدر که مثل همان روز ترس و دلهره دور شدن از خانه وجودم را فرا  بگیرد. نفس زنان در خانه عمویم را می کوبم. صدایم می لرزد. عموجان ! منم مریم... راستی عموجان این روزها کجایی؟ دلم ذره ای از دنیای شما را می خواهد.دلم هوای آنجا را کرده. اینجا جز خاکستری رنگ دیگری&nbs...
22 تير 1393
1