بردیابردیا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
برسامبرسام، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

★☆★☆ دالی کوچولو ☆​★☆★

بدون عنوان

1393/6/15 10:48
نویسنده : مریم
159 بازدید
اشتراک گذاری

باز هم شنبه رسید و من وقتی از خونه به قصد اداره رفتم بیرون همه دنیا رو، همه مردم شهرو، همه جا رو سیاه دیدم. برای یه لحظه فکر کردم هنوز صبح نشده . اما انگار صبح شده  ساعت 7:20دقیقه  است خورشید خیلی وقته وسط آسمون داره خود نمایی می کنه. اما چرا دنیای من تاریکه؟

امروز دهمین روزه که تو تب داری و با وجود این همه آزمایش و بستری شدن هیچ پزشکی متوجه نشده مشکل از کجاست.

-------------

چند قدم دورتر: عزیز دل مامان ! این روزا خیلی چیزا فراموش شده مثلاً خط و نشونهایی که برای هم کشیده بودیم تهدید ها ، لجبازیها  این روزها ما فقط به خوب شدن تو فکر می کنیم و فرصتی برای خودمون نداریم. عزیز دلم دعا می کنم که خدا سلامتیتو برگردونه و تو دوباره بخندی و مامان و بابا رو با خنده هات غرق زندگی کنی.

پسندها (1)

نظرات (2)

سهیلا
17 شهریور 93 9:31
خدا رو شکر که حالش بهتره و بهترتر هم میشه. آدما وقتی از کار کردن و زندگی خسته میشن ، باید به این فکر کنن یه اشخاصی هستن که تمام زحماتشون به خاطر اوناست، یه اشخاصی هستن که به خاطرشون نفس می کشیم. این فکر به آدم انرژی مضاعف میده واسه زندگی و تلاش.
مریم
پاسخ
مامان عسل 
18 شهریور 93 8:38
الهیییییییی خاله فداش بشه آخه چرامریض شدی عزیزخاله قربونت ناراحت شدم آخه این همه مدت توتب داشتیامیدوارم زودخوب بشی عزیزم ومامان جونت ازنگرانی دربیاد
مریم
پاسخ
مرسی عزیزم.برای بردیا دعا کن. امروز روز سیزدهمه . هیچ چیزی غیر از شیر نمی تونه بخوره.